تو آن پروانهی شبهای بی نوری
که میرقصی به چنگ بادُ و دل هم میبری از مریمُ و نسرین و شیپوری
تو رقصانی به آهنگِ طربناکِ نسیمی، بر رخِ گلهای یاسُ و لالهُ و سوری
گهی در بارگاه شمع میگردیُ و گه، اندر طوافِ گلرُخان محفلِ یاری
تو مهمانی به بزمِ پرتو افشانیِ آن شمع شبستانها
ویا مهمانی اندر آستانِ پُرشکوهِ گل، به بستانها
تو آن پروانهی مست غزل خوانی، که میمانی
برِ آن شمع لرزانُ و تو قربان میکنی جان و چه آسان میدهی آن جان شیرینت برای یار دیرینت
بازدید : 204
شنبه 2 آبان 1399 زمان : 15:37